Fussball90 LogoFussball90 Logo
German Football Association

یادداشت اختصاصی فوسبال؛ ایستگاه تاکتیک مانشافت!

Content Image
حسین آورنگ
حسین آورنگ

در این مقاله به بررسی سبک و نوع فوتبال آلمان در ۱۵ سال اخیر میپردازیم.

شاید اگر کارشناس فوتبال یا تحلیگر هم نباشید و تنها یه هوادار ثابت فوتبال بوده باشید، پی بردن به این رابطه که هرگاه باشگاه های آلمانی عملکرد موفقی در اروپا داشته اند، تیم ملی هم نتایج خوبی کسب کرده است کار سختی نباشد و جمله ی بسیار آشنایی باشد.

در دل فوتبال آلمان چه چیزی نهفته است؟

لیگ هر کشور تشکیل دهنده تیم هایی هست که سخت با یکدیگر رقابت می‌کنند، از سیستم و تاکتیک های مختلفی استفاده می کنند تا از یکدیگر پیشی بگیرند و بهترین عملکرد را داشته باشند، در مقابل نیز تیم ملی هم راه خود را می‌رود و سعی می‌کند از بهترین بازیکنان موجود بر اساس نظر کادر فنی تیم را در یک مسیر درست هدایت کند. اما بنظر میرسد در فوتبال آلمان رابطه ی عمیقی بین باشگاه های بوندسلیگایی و تیم ملی وجود دارد. حال با نگاهی اجمالی به ترکیب تیم های مطرح بوندسلیگایی و تیم ملی آلمان قبل از شروع هر دوره ی جام جهانی میپردازیم.

فوتبال آلمان در سال ۲۰۰۵

وقتی به ترکیب تیم باشگاه های برتر آلمانی طی سال های ۲۰۰۶-۲۰۰۵  نگاه میکنیم متوجه یک وجه مشترک بین آن ها میشویم، در آن سال ها بایرن مونیخ با هدایت ماگات 4.4.2 بازی میکرد و ماکای و پیزارو را در خط حمله تیم قرار می‌داد. وردربرمن دومین تیم برتر آلمان نیز با همین سیستم با دو مهاجم یعنی کلوزه و نلسون والدز بازی میکرد.

[1613]

تیم های اشتوتگارت و هامبورگ نیز شرایطی مشابه هر دو با سیستم ۴.۴.۲ بازی میکردند، تیم ملی آلمان نیز در جام جهانی با سیستم ۴.۴.۲ دو مهاجم یعنی کلوزه و پودولسکی حاضر شد، شاید بگوییم خوب این چیز عجیبی نیست چرا که طی این سال ها اکثر باشگاه های فوتبال با دو مهاجم بازی میکردند، اما بهتر است تا پایان این مقاله را بخوانیم تا دقیق تر به بررسی این رابطه بپردازیم.

۲۰۰۹، جام جهانی ۲۰۱۰ و پدیدار شدن سیستم ۴.۲.۳.۱

با آمدن لوئیز فن‌خال مسیر فوتبال آلمان در گامی نو قرار گرفت، بایرن که سال ها بود که با سیستم ۴.۴.۲ بازی میکرد حالا با داشتن دو وینگر قدرتمند مثل روبن و ریبری اهداف جدیدی را دنبال می‌کند. اما این سیستم در ابتدای راه خود با ۴.۲.۳.۱ که الان میشناسیم کمی متفاوت بود. در واقعا سیستم ۴.۲.۳.۱ تلفیقی از این سیستم و سیستم ۴.۲.۲.۲ بود، تیم هایی که از این سیستم استفاده بهره می بردند، اکثرا از دومهاجم استفاده میکردند که یکی به عنوان مهاجم کاذب پشت سر مهاجم اصلی بدنبال فضاسازی و ایجاد موقعیت دوم بود، که تقریبا این همان سیستم ۴.۲.۲.۲ ای است که امروز میشناسیم. شالکه نیز که در آن سال ها روزهای بسیار خوشی را می گذراند، دقیقا از همین سیستم بهره می برد، جایی که کوین کورانی به عنوان مهاجم نوک و جفرسون فارفان یا ادوی برزیلی نقش مهاجم کاذب را در این تیم ایفا میکردند. تیم دورتموند نیز که در آستانه اوج گرفتن دوباره در فوتبال آلمان بود نیز با همین سیستم ۴.۲.۳.۱ بازی میکرد.

[1614]

آلمان در جام جهانی ۲۰۱۰ با اینکه مانند ۲۰۰۶ از زوج کلوزه و پودولسکی استفاده میکرد اما وظایف پودولسکی کاملا تغییر کرده بود. پودولسکی در این جام جهانی نه مهاجم دوم بلکه در پست وینگر چپ بازی داده شد، مولر پدیده جام نیز به عنوان وینگر راست و اوزیل پشت سر کلوزه نزدیک به دروازه بازی میکرد.

آغاز ۲۰۱۳ و سلطه ۴.۲.۳.۱ بر بوندسلیگا

از ۱۸باشگاه حاضر در بوندسلیگای آلمان ۱۴ تیم با سیستم ۴.۲.۳.۱ بازی میکردند! بایرن مونیخ , دورتموند , لورکوزن , شالکه , وولفسبورگ ,فرانکفورت ,اشتوتگارت و ... همگی با این سیستم با استفاده از دو هافبک دفاعی , دو وینگر , یک هافبک تهاجمی و تک مهاجم ! چیزی که در آن سال ها باعث شد که تیم های آلمانی عملکردی تاریخی از خود به جا بگذارند. سال ۲۰۱۲-۱۳ تیم های دورتموند و بایرن با عبور از دو قطب  پر ستاره ترین تیم های تاریخ فوتبال، یعنی رئال و بارسلونا دست به کاری بزرگ زدند.

[1612]

همه چیز نوید این را میداد که فوتبال آلمان مجددا به افتخاری بزرگ دست یابد، جایی که آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ تاثیرات پیروزی ۴.۱ دورتموند برابر رئال و ۷ گل  برابر بهترین بارسلونای تاریخ در جام جهانی نیز بخوبی نشان داد. تاکتیک پخته و برتر آلمانی ها در این جام توقف ناپذیر بود. حتی بازی کردن برابر برزیل های متعصب! در خاک خود برزیل , تیمی که آلمان هرگز تا بحال موفق به شکست آنها در یک رقابت رسمی نشده بود، آلمان ۷ بر یک برزیل را هم شکست داد تا سنگین ترین شکست برزیل در کل تاریخ پیدایش فوتبالش در زمین خود و در نیمه نهایی جام جهانی اتفاق بیوفتد، حتی هرگز قهرمان نشدن یک تیم اروپایی در خاک قاره آمریکا نیز جلودار آلمان نبود و آلمان در نهایت قهرمان جهان شد.

۲۰۱۷؛ آغاز دوران بی‌نظمی!

همزمان با پدیدار شدن تیم لایپزیش در سطح اول فوتبال آلمان و آغاز نقل و انتقالات فوق سنگین در فوتبال اروپا , ظاهرا فوتبال دچار یک اختلاف طبقاتی سنگین شد. سیستم سرمایه داری با هزینه های هنگفت و جمع کردن تمام ستاره های فوتبال در تیم های خاص و بزرگ , شکاف عمیقی ما بین باشگاه های بزرگ و کوچک در فوتبال ایجاد کرد. شاید می‌توان گفت فوتبال آلمان با محدودیت ها ورزشی مانند قانون ۵۰+۱ و اصرار به ورزشی بودن باشگاه ها بیش از سایر لیگ ها از این موضوع ضربه خورد. در کنار این حاشیه , تیم ملی آلمان نیز در جام ملت ها ۲۰۱۶ عملکرد قابل قبولی نداشت و بنظر میرسید که فصل تغییر بعدی فرا رسید است. این بار آلمان تصمیم گرفته بود که با سیستم ۳.۵.۲ در فوتبال خود تغییری اساسی ایجاد کند، اساسا جرقه تفکر این تغییر , از شروع موفقیت های چند باشگاه با این سیستم در آلمان کلید خورد.

شروع ۳.۵.۲ در مانشافت

جایی که لایپزیش زیر نظر رالف هازنهوتل , مونش‌گلادباخ دیتر هکینگ , هافنهایم زیر نظر ناگلزمن و شالکه زیر نظر دومنیک تدسکو نتایج بسیار خوبی گرفتند. همچنین این نکته که تدسکو و ناگلزمن جوان که هردو به ترتیب دو نفر برتر مسابقاتی که بین مربیان جوان المان برگذار می‌شد شده بودند و هردو با این سیستم وارد بوندسلیگا شدند این نشان دهنده برنامه وسیع آلمان برای این سیستم بود.

اما این بار شرایط ظاهرا خیلی خوب پیش نرفت. دو باشگاه بزرگ آلمان در ابتدای این مسیر بشدت با این سیستم مخالفت کردند و بار ها در چندین مصاحبه مدیران باشگاه هردو تیم به نحوی نارضایتی خود را اعلام کرده بودند، اما رفته رفته به نحوی این دو باشگاه نیز تسلیم شدند در فصل جدید بایرن با روی کار آوردن نیکو کواچ و در ادامه دورتموند با لوسیانو فاوره با سیستم ۳.۵.۲ استارت زدند. اما همچنان نارضایتی ها در هردو باشگاه موج میزد، از اختلافات درون باشگاهی , تا نارضایتی بازیکنان و هواداران، اولی هوینس یکی از افرادی بود که معتقد بود که این سیستم هیچ آینده ی مثبتی ندارد و اساسا آلمان به تغییر مسیر احتیاج نداشت و همان مسیر قبلی  مطمئن تر بود.

حذف از جام جهانی ۲۰۱۸ و روزهای تیره مانشافت

در این بین آلمان در جام جهانی ۲۰۱۸  شرکت کرد و حذف فاجعه باری داشت، آنها برای اولین بار از دور گروهی حذف شده بودند، اما فدارسیون فوتبال آلمان همچنان معتقد بود در مسیر جدید و درستی قدم گذاشته است و اتفاقات پیش آمده هم تبعات تغییر نسل و سبک فوتبال آلمان میباشد که به مرور زمان نتیجه خواهد داد. اما این مسیر در تیم های آلمانی خوب پیش نرفت , دو باشگاه بزرگ تر همچنان تحت فشار بودند، هواداران سبک جدید تیم هایشان را نمی پسندیدند اما از آن مهم تر خود مدیران هردو باشگاه هم با این فلسفه مشکل داشتند و کنار نیامده بودند.

در نهایت بایرن تصمیم گرفت این سیستم را کنار بگذارد و به همان سیستم قبلی برگردد , آن هم با کسی که در آن سیستم خبره و سال ها در آلمان ۴.۲.۳.۱ را به بهترین نحو ارائه کرده بود، هانسی فلیک دوباره ۴.۲.۳.۱ را به بایرن برگرداند، دورتموند هم از شرایط رضایت نداشت، در نتیجه ی فشارها مدیرها از فاوره خواستند که سبک خود را تغییر دهد، دورتموند نیز زیر نظر فاوره با سیستم ۴.۲.۳.۱ تغییر سیستم داد که حاصل آن هم نتایج بهتری بود، اما در نهایت دورتموند هم با پایان دادن به کار فاوره و روی کار آوردن ادین ترزیچ خود را به همان مسیر قبلی بازگرداند. اما آلمان همچنان به مسیر خود امیدوار بود، فدراسیون آلمان کاملا با حمایت از لوو به کار خود با سیستم ۳.۵.۲ ادامه داد و علی رغم مخالفت سران دو باشگاه تاثیر گذار با همین سیستم به استقبال یورو رفت. البته که بیشتر تیم های آلمانی نیز در فصل ۲۰۲۰ با سیستم ۳.۵.۲ بازی میکردند : لایپزیگ , فرانکفورت , ماینز , یونیون برلین , کلن ,اشتوتگارت , آگزبورگ , فرایبورگ و وردر برمن همه تیم هایی بودند که با این سیستم به میدان رفتند.

یورو آغاز شد و آلمان نمایش های بسیار ضعیفی از خود نشان داد و در نهایت در یک هشتم بسادگی حذف شد. از طرفی هم ایتالیایی که قهرمان اروپا شد با سبکی بسیار شبیه به آلمان ۴.۲.۳.۱ بازی میکرد که حتی خود مانچینی هم در مصاحبه ای به این موضوع اشاره کرده بود. 

بایرن و دورتموند هم که تیم های اول و دوم بوندسلیگا بودند و دورتموند ترزیچ نیز در نهایت با شکست سنگین لایپزیش ناگلزمن قهرمان جام حذفی شده بود، تمام این موارد در کنار هم جمع شد  تا فدراسیون تسلیم این تفکر شود، دیگر هیچ بهانه‌ای نمانده بود، بنظر میرسد حالا دیگر حرف بزرگان دو باشگاه بزرگتر قدرت بیشتری دارد و آلمان با خروج یوآخیم لو و روی کار آوردن هانسی فلیک کاملا بوندسلیگا و آلمان را وارد مسیر جدیدی میکند.

خروج لوو به معنای شکست زودهنگام پروژه ۳.۵.۲ در فوتبال آلمان میباشد،  پروژه ای که شاید در آینده از آن به عنوان تاریک ترین روز های آلمان یاد شود که با بازیکنانی مستعد و طلایی، برای اولین بار از دور گروهی جام جهانی حذف میشود، در یک بازی رسمی ۶ بر صفر میبازد و پس از ۵۵ سال به انگلیس در یک تورنمت بازی را واگذار می کند.

حذف ۳.۵.۲ و یک نفس تازه

سیستم ۳.۵.۲ بزودی از فوتبال آلمان بطور کامل برچیده خواهد شد، اما سیستم جدیدی که آلمان روی کار خواهد آورد چه خواهد بود؟

انقلاب جدیدی که با خروج لوو آغاز شد و احتمالا با کنار گذاشتن بیرهوف نیز ادامه پیدا خواهد کرد، بایرن به عنوان مطرح ترین تیم در این سازمان نیز کاملا پوست اندازی کرده با کادر مدیریتی جدید و مربی جدید کار خود را آغاز خواهد کرد، هرچند که ناگلزمان از مطرح ترین ایده پرداز ها در حوزه این سیستم بوده اما در مصاحبه‌هایی که اخیرا از او شنیده ایم  دیگر نمی‌خواهد از این سیستم استفاده کند و احتمالا بایرن زیر نظر او نیز با سیستم ۴ دفاعه ادامه خواهد داد. دورتموند نیز با تغییر چند مدیر خود و روی کار آوردن مارکو رز با سیستم پایه ۴.۴.۲ وارد گام جدیدی می‌شود. تغییرات مربی در بوندسلیگا بسیار وسیع بوده و اکثر تیم ها در موج این انقلاب سرمربی خود را عوض کرده اند.  لایپزیش با جسی مارش نیز که علاقه مند به ۴.۴.۲ و ۴.۳.۳ میباشد وارد گام جدیدی می‌شود. لورکوزن و جراردو سیونه با سبک ۴.۴.۲ و فرانکفورت با گلاسنر و سبک ۴.۲.۳.۱ و وولفسبورگ با ون بومل و سبک ۴.۳.۳ نشان دهنده این است که آلمان وارد عصر جدیدی از فوتبال شده و پروژه ۳.۵.۲ کنار می‌رود.

آینده تاکتیکی مانشافت چه خواهد بود؟

سیستم آینده آلمان با فلیک و سایر باشگاه ها احتمالا سیستم (D) 4.4.2 خواهد بود. سیستم ۴.۴.۲ لوزی در فوتبال امروز جای زیادی برای پیشرفت دارد، به احتمال زیاد در طول فصل های آینده و فرصت های باقی مانده تا جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و مقصد اصلی یعنی جام ملت های ۲۰۲۴ آلمان توسعه این سیستم را بیشتر در باشگاه های آلمانی خواهیم دید.

البته این یک نظریه است با توجه به شواهد از حرکت جمعی باشگاه ها در آلمان به سمت این سیستم در نظر گرفته شده است. شواهدی که نشان میدهد در لیگ آلمان یک تفکر عمومی و جمعی وجود دارد که همه در عین رقابت باهم در یک مسیر حرکت میکنند.

در مقاله ای دیگر در بیشتر در مورد سیستم ۴.۴.۲ لوزی خواهیم پرداخت.




کامنت‌ها